مجتبی خردیار

مشاور تبلیغاتی در تهران | راه کسب نتیجه در کمپین تبلیغات

مشاور تبلیغاتی در تهران – چاقوی تبلیغات (سیاه، سفید، خاکستری)

مشاور تبلیغاتی در تهران

 

 

در مقاله مشاور تبلیغاتی، به طور کامل در مورد مهم‌ترین وظایف مشاور تبلیغاتی نوشتم و در انتها نیز توضیح دادم شاخص‌های یک مشاور تبلیغاتی خوب چیست و چگونه باید با یک مشاور تبلیغاتی همکاری نمود تا بیشترین بهره‌وری به دست آید. پیشنهاد می‌کنم قبلاً از مطالعه ادامه این صفحه ، حتماً مقاله مشاور تبلیغاتی را مطالعه نمایید. در مقاله مشاور تبلیغاتی در تهران خیلی نمی‌خواهم سراغ مدل‌ها رفته و شما را به کتب مختلف ارجاع دهم زیرا به نظرم مقاله اصلی به اندازه کافی، غنای علمی دارد. اینجا می‌خواهم بیشتر در مورد تجربیاتم در این زمینه با شما گفتگو کنم.

 

یکی، عمر رفته را صدا بزند

 

به هیچ وجه علاقه ندارم در مورد اهمیت استفاده از مشاور تبلیغاتی در کسب و کار بنویسم. چرا؟؟؟ چون بعد از سربازی بیهوده‌ترین کار دنیا است. عصبی نشوید، دلیلش را می‌گویم. در دنیای تبلیغات، جمله‌ای بسیار معروف وجود دارد که اگر چند کتاب مرجع در حوزه تبلیغات مطالعه کرده باشید، حتماً با آن رو به رو می‌شوید. این جمله مربوط است به جان وانا میکر. کسی که نه دکترای بازاریابی داشته و نه مدیرعامل برندی معتبر بوده است. وانا میکر، تنها یک بازرگان بوده که بعدها مدیریت کل پست ایالات متحده آمریکا را بر عهده گرفت.

 

مشاور تبلیغاتی در تهران

 

“ Half the money I spend on advertising is wasted; the trouble is I don’t know which half ”

«نیمی از پولی که در تبلیغات صرف می کنم هدر می رود؛ مشکل این است که نمی دانم کدام نیمه»

البته بعدها جمله دیگری که در طی یک مصاحبه در سال 1998 ، از نیال فیتزجرالد، رییس وقت یک شرکت تولید محصولات آرایشی بهداشتی نقل شده است، بیان می‌نماید که: “اگر به جای قدیمی ترها، این بار از من بپرسید که کدام تبلیغات ما به هدر می رود، احتمالاً به شما خواهم گفت که 90 درصد تبلیغات ما به هدر می رود، ولی نمی دانیم کدام 90 درصد)”

این جملات را به این دلیل مطرح می‌نمایم که اکثر مدیران بزرگ از سال 1998 یعنی 23 سال پیش، به خوبی می‌دانند که اگر در حوزه تبلیغات از مشاور تبلیغاتی استفاده نکنند، بخش عمده‌ای از بودجه‌شان نابود می‌شود حال اگر ما در سال 2021 هنوز به استفاده از مشاور تبلیغاتی، اعتقادی نداریم بعید می‌دانم بشود برایمان کار چندانی انجام داد.

ضمن اینکه بهترین افرادی که به عنوان کارفرما با آنها کار نموده‌ام، شکست خوردگان این صنعت بوده‌ و بعد از چندین بار شکست سنگین تبلیغاتی، از کوچه ما عبور نموده‌اند. حالا که دیگر اینقدر غرغر کرده‌ام بگذاریم این را هم اضافه کنم که اگر از من بخواهند به این جمله معروف «وانا میکر» چیزی کم یا زیاد کنم، می‌توانم با اطمینان خاطر صد در صدی بگویم:

«کل تصویر برند من به خاطر تبلیغات از بین رفته است، مشکل این است که نمی‌دانم کدام تبلیغ»

 

ای کاش مشکل، فقط از بین رفتن بودجه تبلیغاتی بود. تبلیغات آن برند معروف چرم را به خاطر بیاورید که از یک خانم بازیگر به عنوان سفیر برند استفاده نمود و بعد از انتقاد به خانم بازیگر که چرا از پوست حیوانات استفاده می‌کند ولی دم از حقوق حیوانات می‌زند، خانم بازیگر با صراحت تمام گفت: «این برند که چرم طبیعی نیست بلکه چرم مصنوعی است».

یک عمر برند خود را کشته بود، که تصویر چرم طبیعی را در ذهن مخاطبینش ایجاد نماید و بعد از یک تبلیغ ساده، تمام آن عمر از بین رفت. اینجاست که شاعر می‌گوید:

یکی، برند رفته را صدا بزند

چگونه از آسانسور تبلیغات استفاده نماییم؟

در مقاله « تبلیغات چیست؟ » این موضوع را توضیح دادم که تبلیغات شباهت فراوانی به آسانسور دارد، یا شما را خیلی سریع و راحت بالا می‌برد و یا خیلی راحت مسیر سقوط را پیش پای شما قرار می‌دهد. کافی دکمه‌ای را اشتباه وارد کنیم تا همه چیز خراب شود. به نظرم بد نیست دیدن پست‌های دنیا جهانبخت سریع به گوگل بزنید و در مورد برندهایی که به خاطر تبلیغات اشتباه سر از گورستان برند درآورند، کمی مطالعه نمایید.

به هر حال این همان‌طور که گفتم، تبلیغات مانند آسانسور بوده و خیلی مهم است که دکمه طبقه چندم را وارد می‌نمایید و اینجا می‌خواهم در مورد این موضوع صحبت کنم که چگونه با کمک مشاور تبلیغاتی دکمه طبقات بالاتر را فشار دهید.

اولین نکته‌ای که باید به کمک مشاور تبلیغاتی خود به جمع‌بندی برسید، بحث هدف‌گذاری تبلیغات است. منظورم همان هدف‌های کلیشه‌ای نیست که در کتاب‌ها خوانده‌اید، منظورم هدف‌گذاری بر حسب شرایط برند است. شرایط برند خود یعنی همان Brand Equity را نگاه کنید و تحلیل کنید که در حال حاضر برای ارزشمندتر شدن برندتان به چه نوع تبلیغی نیازمندید.

معمولاً این قسمت که مهم‌ترین قسمت کار است، از کم‌ترین اهمیت نزد کارفرمایان برخوردار است. وقتی به کارفرمایان می‌گوییم درست هدف‌گذاری کنید، می‌گویند هدف‌گذاری دیگر چه صیغه‌ای است؟؟؟ هدف مشخص است دیگر، هدف هر تبلیغی افزایش فروش است!!! حالا ما به عنوان مشاور تبلیغاتی باید خودمان را تا سر حد پیوند با عزرائیل پیش ببریم و به کارفرما ثابت کنیم که «عمو جان چه کسی به تو گفته هدف هر تبلیغی افزایش فروش است؟؟؟

وقتی برند تو حداقل آگاهی برند (Brand Awareness) را ندارد، خود مرحوم برن باخ هم بیایید، نمی‌تواند تبلیغ به اصلاح بفروش برایت درست کند». یک نوع هدف‌گذاری دیگر هم هفته قبل در یک جلسه از کارفرما شنیدم این بود که: «ما می‌خواهیم یک سوم بیلبوردهای تهران را برای یک ماه در اختیار داشته باشیم». نمی‌دانم با من شوخی کرد و یا جدی گفت، به هر حال هرچه که بود به قول آن همشهری عزیز که کلیپ طنزش را حتماً دیده‌اید، «بدجور گَلبم گرفت».

عزیز دل برادر، اصلاً فرضاً گرفتن یک سوم بیلبوردهای تهران کار درستی، قربان آن کت و شلوار و کرواتت شوم، این هدفی که می‌گویی زمان برنامه‌ریزی رسانه برای محاسبه Reach و Frequency استفاده می‌شود نه برای هدف‌گذاری کمپین. بگذریم، همین الان که در حال تایپ این نوشته‌ها هستم قلبم ضربان میزانی ندارد، پس بهتر است بیخیال شوم و بروم سراغ مرحله بعدی.

بعد از تعیین اهداف کمپین، اگر مشاور تبلیغاتی تان زنده بود و دغ نکرده بود، باید شروع کنید و پیام طراحی کنید. یادش به خیر سال‌ها پیش با یک تولیدکننده سیم و کابل همکاری می‌کردم وقتی سناریو پیام تیزر را با تیم خلاقیت نوشتیم، با ذوق و شوق فراوان نزد کارفرما رفتم و سناریو را که خیلی هم خلاقانه بود، معرفی کردم.

در انتها گفت: «خیلی خوب است فقط لطفاً در انتها، نوه من را نیز نشان دهید». اول کمی دیوار را نگاه کردم به خاطر اینکه قصد داشتیم در تیزر تبلیغاتی، قدرت واحد R&D مجموعه را به رخ بکشیم و هر چقدر فکر می‌کردم که چگونه یک کودک 3 ساله را به واحد R&D که برای استخدام در آن حتماً باید مدرک دکترای خود را از بهترین دانشگاه‌های کشور بگیری، ارتباط دهم، مغزم تنها یک پیام از خود صادر می‌کرد: «مجتبی این هم شغل بود برای خودت انتخاب کردی!!!».

بالاخره مشاور تبلیغاتی در تهران هم برای خود شغلی است. در این قسمت هر پیامی که می‌دهید باید با هویت برندتان مطابقت داشته باشد. اگر زحمتی نیست، مقاله هویت برند را هم بخوانید که بعداً نپرسید تبلیغات چه ربطی به هویت برند دارد.

قسمت سوم معمولاً انتخاب رسانه است. اینکه می‌خواهید تبلیغات محیطی داشته باشید یا کل پیج‌های اینستاگرام را قرق کنید در این مرحله انجام می‌شود. معمولاً غیرعلمی ترین مرحله، همین مرحله است. به خاطر اینکه هیچ شرکت و نرم‌افزار برنامه‌ریزی رسانه در ایران نیست و همین موجب شده است که افراد بر حسب سلیقه (البته بهتر است بگوییم آژانس‌های تبلیغاتی بر حسب سود بیشتر) رسانه را انتخاب می‌کنند.

به هر حال از مشاور خود بخواهید اگر رسانه و زمان پخشی پیشنهاد می‌کند، دلیل آن را نیز ذکر کند. مثلاً اینکه بودجه خود را بین 10 پیج تقسیم کنیم ولی هر پیج یک تبلیغ برود با اینکه 3 پیج تبلیغ ما را پوشش دهند ولی هر کدام سه بار تکرار داشته باشند، از روی شکم، تعیین نمی‌شوند بلکه باید بر حسب محاسبه GRP صورت گیرد.

چهارمین مرحله بودجه است که البته در ایران مرحله اول قرار می‌گیرد. زیرا همه چیز با بودجه شروع می‌شود. در این مرحله پیشنهادی ندارم زیرا آنقدر به خاطر این موضوع اتهام خورده‌ام که دیگر جای خالی برایم نمانده است. در این مرحله پیشنهادم این است که «هرچقدر حال می‌کنید هزینه کنید»

آخرین مرحله هم اندازه‌گیری است که خدا را صد هزار مرتبه در ایران کسی آن را انجام نمی‌دهد. به هر حال در بلاد کفر، بعد از هر تبلیغ می‌آیند و موفقیت یا شکست تبلیغ را اندازه‌گیری می‌نمایند. واقعاً این غربی‌ها چقدر وقت اضافه دارند که این کارهای بیهوده را انجام می‌دهند. تبلیغ کنید بفروشد دیگر، این قرتی باز‌های دیگر چیست. این جمله را مالک بزرگترین کارخانه تولید مبل در ایران به من گفت.

به هر حال، اگر روزی به اشتباه تصمیم گرفتید که تبلیغ درست و علمی و اصولی انجام دهید، بد نیست نیم نگاهی به مقاله مشاور تبلیغاتی در تهران داشته و سعی کنید بعضی از موارد آن را لااقل برای یکبار هم که شده انجام دهید.

مشاور تبلیغاتی در تهران

وظایف مشاور تبلیغاتی چیست؟

مشاور تبلیغاتی باید ابتدا شرایط فعلی برند را تحلیل کرده و سپس کمپین ارتباطی (نه فقط تبلیغات) طراحی نماید تا ارزش ویژه برند افزایش یابد

اصلی‌ترین مهارت‌های مشاور تبلیغاتی چیست؟

مشاور تبلیغاتی علاوه بر مهارت‌هایی مانند طراحی پیام، برنامه‌ریزی رسانه‌های تبلیغاتی، بودجه‌بندی و … باید اصول اولیه برندینگ را نیز بداند زیرا تبلیغات اشتباه علاوه بر از بین رفتن بودجه، تصویر برند را نیز دچار مشکل می‌نماید.

آیا برای طراحی کمپین تبلیغاتی نیاز به مشاور تبلیغاتی داریم؟

از 50 درصد تا 90 درصد را میزان از بین رفتن بودجه تبلیغاتی بیان نموده‌اند، اگر خودتان مسئولیت این از بین رفتن بودجه را بر عهده می‌گیرید، نیازی به مشاور تبلیغاتی نیست ولی اگر …

مجتبی خردیار